پسرک 29ماهه من
پسرکم ...29 ماهه من...بزرگ شدی...
اون قدر بزرگ که میتونی بادکنک باد کنی
اون قدر بزرگ که تو پارکها میتونی از وسایل بازیهای بزرگترها استفاده کنی
اون قدر بزرگ که میتونی زیر چشمی نیگامون کنی
اون قدر بزرگ که اسم اکثر بانکها سپه و ملت و ملی تجارت حکمت ایرانیان اقتصاد نوین مسکن صادرات انصار مهر و بانک سینا رو با توجه به آرمشون میشناسی و وقتی از کنار بانک رد میشیم خودت اسم بانکو میگی ...کارتهای عابر بابایی رو ازش میگیری و هر بانکی رو بگیم همون کارتو بهمون میدی!!
عاشقتم پسرک
عاشق احساساتتم ,ذوق کردنت واسه دیدن دریا...واسه دیدن مامان جونو باباجون
عاشق نشون دادنات
عاشق دویدنات
فرار کردنت از موجها
خلاصه که همه جوره عاشقتممثل همه مامانا...
پ ن 1:باباجونو مامان جون سینایی پیشمون بودن و خیلی بهمون خوش گذشت در کنارشون...موقع رفتنشون دلمون گرفت حسابی...پسرکمون موقع رفتن مامان جون باباجون چنان گریه ای سر داد که نمیتونستیم آرومش کنیم...
همگیمون دوسشون داریم خیلی زیاد ...انشاالله هر جا هستن سالم باشن و سرحال و سلامت
پ ن 2: پنج نفری رفتیم چابهار و خیلی خیلی خیلی بهمون خوش گذشت