سیناسینا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

ما و سینامون

27 ماهگی

1391/9/18 8:26
نویسنده : فهیمه مامانی
439 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرکمون ...

27 ماهگیت مبارک شیرینمون...

تازگیا یاد گرفتی وقتی پشتت به کسی باشه میگی ببخشید پشتم به شماست...حتی وقتی میخوای بخوابی و پشتتو به من یا بابایی میکنی میگی ببخش پشتم به شماست...

بابایی میگه دلم گرفته...میری از کابینت از بین اون همه شیشه ها و بطریها عرق نعنا رو پیدا میکنی و میاری پیش بابایی و میگی بخور تا دلت خوب بشه...نیشخند

 

عشق کتابی ...اونم هر جا بتونی و دنج باشه ...کتاب میخونی...

کتاب همه جا

و همین طور عشق ماشینی...حتی حاضری چیزی نخوری و به ماشین بازیت برسی...

ماشین دوست داشتنیت

اگه بزرگ بشی بابای مهربونی میشی...همیشه عروسکهات مخصوصا سبزک (شامپو عروسکیت)و میذاری رو پات و لالا میدی ...سوار دوچرخت میکنی و حواست بهش هست که نیفته ...بعضی وقتا هم بهشون می می میدی!!

مامان مهربون میشدی اگه...

ببین اتاقتو چه کار کردی؟؟!!تازه اون دوتا ماشینتو گرفتی دستتو دنبال جا میگردیو میگی اینارو تجا بذایم؟! 

این یعنی اتاقه؟؟

همه دوست دارن یه خونه داشته باشن که مال خودشون باشن ...شما هم مستثنی نیستی ...کوچولویی ولی خیلی چیزارو میفهمی ...با بابایی هر روز چندین بار مدلهای مختلف خونه رو برات میسازیم البته با کمک مبلها ...خیلی دوست داری ...ماشیناتو میبری تو خونت...خوراکیاتو و خیلی چیزهایی که از ما میخوای پنهانشون کنی...

خونه سینا

(این مدل خونت یه اتاق داشت ...اینجا هم که ازت عکس گرفتم در ورودیشه!!)

 

                   قلب دوست داریم پسرک 2سال و 3 ماهمون قلب

 

`پ.ن:الان زاهدانیم ....به خاطر ماموریت بابایی سینا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مادر کوثر
18 آذر 91 9:13
سلام پسرک باهوش و شیرین زبون و مهربون

همیشه شاد و سلامت باشی

چقد کارات شبیه به قبلنای کوثر جونمه

به به چه عالی
خوش بگذره

بابایی کوثر خانم همه سه شنبه میره اهواز ماموریت ولی نمیخواد ما رو ببره


ممنون مامان کوثر جون...شما لطف دارین

والا ما هر جا آقای همسری بخواد بره خودمونو سریع بندش
میکنیم...ولی خب اینجا هم که هستیم غریبیم اونم مجبوره ما رو ببره ...یکمکی مطمینم اگه پیش فک و فامیل بودم ما باید خونه مون میموندیممم

زهرا مامی ویونا
18 آذر 91 11:23
عزیزم چقدر شما ماههی آقا...بووووس
همیشه لبتون خندون دوستم ...فهیمه جون ...جوابتو هم تو وبلاگ ویونا دادم برای جویدنش ....برات یه خصوصی هم گذاشتم لووول


ممنون زهراجون ...لب شما هم همیشه پر خنده...
الان نیگا میکنم...
مامان علی اکبر
18 آذر 91 13:47
سلام
وایییییییی نگاه کن اتاقشو چیکار کرده.ای پسر فضول.
میشه منم بیام تو خونت مهمونی؟؟؟؟
گلکم 27 ماهگیت مبارک


سلام خانومی...آره میبینی تازه این خوبشه که مناسب بوده برا وبش ...وضعیتیه انفجاری هم خیلی مواقع داشتیم...اگه جا شدین چرا که نه!!
زهرا (✿◠‿◠)
18 آذر 91 18:54
کیـــــــــــــــــــــــــــف می کنم هر وخ میام و پستای سیناییمو می خونم!
چقدم کاراش دقیـــــــــــــــــــــــــــــقا عین محمد صادقمه!!!
اهواز هوا چطوره؟؟؟
اینجا الان هوا خوبه!
دی هم عالیه! یه کوچولو سرده!
بهمن دیگه کم کم گرم میشه!!!!!


جدااااااااااا.....فکر کنم چون همسنن کاراشون شبیه همه...
اهواز؟؟؟؟!!!!ما اهواز نیستیم....ایرانشهریم....
الان تا اسفند هوا عالیه بعدش یه هویی گرم میشه...البته تا اردیبهشتم هوا بدک نیست ها.....
اینجا که هستیم ما اصلا سرما و برف ندیدیم فقط یکی دوبار بارون همین!!!!
مامان سارا
20 آذر 91 0:09
س...عزیزم حال شما وسینا جون چطوره...انشالله حدود یکی دوهفته دیگه یک قرار ملاقات تو پارک بانوان باهم میزاریم ...فعلابه خاطر امتحانات میانترم دانشگاه زیاد وقت خالی ندارم...وبخدا خیلی مشتاق دیدارتون هستم...هفته آینده انشالله شماره تماسم براتون میفرستم...سیناجون ازطرف من ببوسید...به امید دیدار

سلام...باشه خانومی به امتحاناتت برس ...ما هنوز از ایرانشهر دل کندنی نیستیم...انشاالله....موفق باشی تو امتحاناتت ...
مامان تربچه
20 آذر 91 5:46
سلام فهیمه جون
ماشالا چه پسری نازی داری
خدا حفظش کنه
با افتخار لینکتون کردم

سلام ...
ممنون...
انشاالله...
منم همینطور...

مامان بردیا
20 آذر 91 11:50
عزیزمی تو هم که عاشق مخفیگاهی کهقربونت برم که اینقده عروسکهات رو دوست داری ومواظبشون هستی افرین به سینای گلم


ممنون مامان بردیای عزیز...راست میگی ها اون خونه نیست که مخفیگاهه...ههه
مادر کوثر
20 آذر 91 16:09


ممنون از لطف و محبتتون




زهرا (✿◠‿◠)
20 آذر 91 16:50
خ.ص.و.ص.ی




باشه گلم الان نیگا میکنم...

مامان تسنیم
21 آذر 91 10:16
من که از خونت خیلی خوشم اومد پسر مودب!!کی دعوت میکنی بیایم خدمتتون؟؟؟
خصوصی داری


خونه خودتونه هر وقت دوست داشتید تشریف بیارید ولی فقط کوچولوهاااااااابزرگا جا نمیشن...ههه

اسماء خاله فرشته کوچولو
23 آذر 91 3:21
به به سلام فهیمه جون ممنون که به وب نی نی مون سر زدی ای جانم کلی کیف کردم فهیمه جون. با این پسر شیرین زبونت
ماشالله به این پسر ناز و شیطون
انشالله سالها زنده باشی عزیزم
روی گلتو میبوسم خوشگل خاله ....

سلام اسما جون...
ممنون گلم...
مادر کوثر
25 آذر 91 11:25



زهرا (✿◠‿◠)
25 آذر 91 16:21
خصوصی داری عزیزم
هیراد و عمه لیلاش
27 آذر 91 7:33
سلام به دوست جونی عزیزم یه خواهش کوچولو از شما دارم من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها شرکت کردم ممنون میشم که به عکس من رای 5 امتیازی بدید لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره منتظرکمکتون هستم راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید
زهرا (✿◠‿◠)
28 آذر 91 16:26
خصوصی
رعنا
28 آذر 91 19:03
سلام عزیزم
خوبی؟
سینایی خوبه؟
امیدوارم هر جا هستید شاد و خوش باشید


سلام رعنا جون..
ممنونم شکر خدا خوبیم...
همین طور شمااااا
دُخـملـیـــــــــ شکلکـــــــــ✿
30 آذر 91 0:32
اگه گفتی تو تجای قلب منی
شیرین زبون(البته با مامانتم)که اینهمه با سلیقه پستا رو چیده و اینهمه قلمش شیرینه...
انجام وظیفه بود گلم...خوشحالن شکلکا بدردت خورد
با افتخار تمام لینکید دوست جونی


ممنون ...لطف دارید شما...واقعا میگم تو بین سایتایی که واسه شکلکه واقعا شکلک انیس یه چیزه دیگه است...
اسماء خاله فرشته کوچولو
30 آذر 91 2:55
سلام فهیمه جون خوبی خانم؟؟؟ سینا جون خوبه؟؟ یلدات مبارک خانم
.....................................
سینا جون،
آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی اون سپیدی به بخت تو اضافه بشه نازنینم
.............................

به صد یلدا الهی زنده باشی / انار وسیب وانگورخورده باشی
اگریلدای دیگرمن نباشم، تو باشی وتو باشی وتو باشی
................
دوستت دارم عزیز دلم


ممنون گلم...همین طور واسه شما ...چه آرزوی قشنگی

ما هم دوستت داریم
مامان محمد جون
30 آذر 91 10:11
شما پسر باهوشی هستی امیدوارم که زیر سایه امام زمان بزرگ بشی و جزء پیروان اون حضرت خدا حفظت کنه به سایت ما هم بیاین
مریم
30 آذر 91 13:44
به من هم سر بزنید خوشحال میشم