سیناسینا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

ما و سینامون

دوستان پسرکم

1393/4/7 2:32
نویسنده : فهیمه مامانی
576 بازدید
اشتراک گذاری

 

تو ساختمونی که هستیم وفور بچس ماشااللهآرامجدا از سرو صدایی که دارن وجودشون یک مزیت بزرگ برای ماست که یه فرزند داریم که تنهاست و نیاز به همبازیی داره غیر از پدر و مادرش ...

بالکن خونمون...جلو در خونه ها...بعد از ظهرها پارک نزدیک خونه...گهگاهی اتاق هر کدوم از بچه ها محل بازیشونه

(محمد طاها و سینایی تو بالکن خونه,سینا اوایلی که اومده بودیم اینجا از محمد طاها خیلی میترسید ولی الانا محمد طاها شده دوست صمیمیش)

 

بالاییا:ماهان و محمد طاها    پایینیا:علی و سینا

تنها جاییکه تقریبا از دستشون در امان مونده بود همینجا بود(همین وسط)!!به هیچی رحم نکرده بودن حتی به بالشها و پتوها و...!!

و این هم پیروزمردان کوچک...

دلتان بی غم ,لبتان همیشه خندان,شادییتان مستدام بادمحبتمحبتمحبتمحبت

همیشه پیروز باشید بزرگ مردان آیندهآرام

 

 

پ ن:دوستهای خوب نعمت ن ,قدر تک تکتون میدونم دوستان خوب وبلاگیمبغلمحبت

 

(از فردا به پیشواز یه ماه پربرکت میریم آراممحتاج دعاتونم دوستان خوبم)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان امیرحسین
8 تیر 93 15:34
عزیزم خوش به حالت چه قدر دوست ماشالله کیف دنیا رو ببرید که الان بهترین روزای عمرتونه ازاد و رهاو شاد تمام خوشی های دنیا تقدیم به شما
فهیمه مامانی
پاسخ
واقعا این دوران دوران خیلی خوبیه و اولین تجربه بازی با همسنها ممنون دوستم
مامان آریا
10 تیر 93 7:57
وااااااااااااااااااااااااااای چقدر خووووووووووووووب خدای من فهیمه اینها الان بزرگترین نعمت برای شما هستند بدون اینکه نیاز باشه ببری مهد کودک ، به همین خوبی همبازی داره که می تونه باهاشون خوش باشه و تازه مامانشم کلی دوست و همسایه داره افرین به تو
فهیمه مامانی
پاسخ
واقعا همین فسقلیا بزرگترین نعمتن واسمون ممنون مریم جونم
مامان آریا
10 تیر 93 7:58
خوب بگو اینها هر کدوم کجائین ؟
فهیمه مامانی
پاسخ
سینا مشهدی محمدطاها نیشابوری ماهان مراغه ای علی زاهدانی
زهرا (✿◠‿◠)
10 تیر 93 16:33
وای چقد پسر بچـــــــــــــــــه دست راستت رو سر پسرم
فهیمه مامانی
پاسخ
دست راستمو بذارم یه اتفاق دیگه میفته هاحالا خود دانی!
زهرا (✿◠‿◠)
10 تیر 93 16:33
ما به زور به پسر بچه میبینیم....اونم همسن و سال! طفلکم بعد از قرنی یکی و میبینه دیگه ولش نمیکنه!! فک میکنم اگه با این همه بچه یه جا بود چقد ذوق میکرد
فهیمه مامانی
پاسخ
الهی...انشاالله خودمون میایم پیشتون و سینا بشه همبازی محمد صادق ولشم نکرد که مجبوریم بساط پهن کنیم خونتون حالا بیایم یا نیایم
زهرا (✿◠‿◠)
10 تیر 93 16:34
بیا خصوصی
فهیمه مامانی
پاسخ
کار خوبی کردی
ماهان
11 تیر 93 1:17
سلام ایشالله دوستیتون پایدار باشه و همیشه لبخند رو لباتون
فهیمه مامانی
پاسخ
سلام ...انشاالله...ممنون
وفا
12 تیر 93 1:24
چقدر پسر !! الهی همشون مرد بزرگ بشن بابا و بابابزرگ بشن و هنوزم باهم دوست باشن .. منم دلم ازین اپارتمانا خواست نه مثل اپارتمان ما که همه باهم قهرن
فهیمه مامانی
پاسخ
الهی آمین منم جو اینجا رو دوست دارم همه همدیگرو میشناسیم به واسطه شغل مشترک همسرامون احساس راحتی و دوستی با همشون دارم
مامان روشا
14 تیر 93 17:26
چقدر خوب همبازی داره ساختمون ما هم بچه داره اما همه پسرن و هنوز با روشا هم بازی نشدن
فهیمه مامانی
پاسخ
اوهوم خیلی خوشحالم از وجود همبازیاش بچه های ساختمون ما اکثرا پسرن و تک و توک دختر که اونا هم بیرون نمیان واس بازی سینا هم مجبوره که با پسرا بازی کنه.
زهرا (✿◠‿◠)
14 تیر 93 18:31
نه! مطمین باش من ولتون نمیکنم این بار! مخصوصا تو رو! می دونی که؟؟ بی رفیقم.....چشمم که بهت بیفته ....دیگه نمی خوام بری!
فهیمه مامانی
پاسخ
عزیییییییییییییزمیییییییی
مامان رادمهر جوجو
15 تیر 93 10:59
سلام عزیزم خوش به حال سینا جون خیلی خوبه واقعاً برای بچه های تک فرزند همچین خونه هایی عالیه .
فهیمه مامانی
پاسخ
سلام بعله واقعا ساختمونمون به قول یکی از همسایه هامون مثل مهد کودک میمونه
مهناز مامان سپهر و سامان
17 تیر 93 16:06
عزیزم ایشالله همیشه خوب و خوش باشه کنار دوستای خوبش
فهیمه مامانی
پاسخ
ممنون مهناز جون انشاالله خیلی خیلی خوشحال شدم اسمتو دوباره دیدم
مامان زینب
20 تیر 93 5:08
فهمیه آقات نظامیه؟ کدوم شهرین الان؟منم به واسطه شغل آقام اومدیم بندر عباس واز مشهد که وطنمونه دور افتادیم.
فهیمه مامانی
پاسخ
آره عزیزمالان اصفهانیم عه پس همشهرییممممم